دلم پر است.!!!
پرپرپر…
آنقدر که گاهی اضافه اش از گوشه چشمانم میچکد
لالایی اش رامن خواندم…ولى افسوس…روى پاى دیگرى خوابش برد…!
دل…
این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا،برایت دلتنگی میکند…
دلم پر است.!!!
پرپرپر…
آنقدر که گاهی اضافه اش از گوشه چشمانم میچکد
لالایی اش رامن خواندم…ولى افسوس…روى پاى دیگرى خوابش برد…!
دل…
این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا،برایت دلتنگی میکند…
من خوبم..!
عاشق نیستم…
فقط گاهی حرف تو ک میشه دلم تنگ میشه…
این ک عشق نیست..
هست..??
هزار بار آمدم خطِت بزنم ازقلبم..
خودِخودت را..
یادت را..
اسمت را..
اما..
فقط قلبم. پر شد ازخط خطی های عاشقانه…
خبر از من داری؟
خبر از دلتنگی های من چطور؟
و آن پروانه های شادی که در نگاهم بودند
خبرش رسیده که مرده اند؟
هیچ سراغ دلم را میگیری؟
کسی خبر داده که آب رفته ام از خستگی؟
مچاله ام از دلتنگی؟
آه….. که هیچ کلاغی نساختیم میان هم
وجدانت راحت….
خبرهای من به تو نمیرسد
تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم
من را به من نبودن محکوم نکن!
من همانم که درگیر عشقش بودی!
یادت نمی آید!؟ من همانم!
حتی اگر این روزها هردویمان بوی بی تفاوتی بدهیم!
دل هرزه ای ندارم که از این بوم رو اون بوم بشینه…
دلخوشی آخرش تو بودی…
خاکش کردم
گریه شاید زبان ضعف باشد
شاید کودکانه، شاید بی غرور
اما هروقت گونه هایم خیس میشود، می فهمم
نه ضعیفم،نه کودکم ،بلکه پر از احساسم…
میترسم کسی نه خودت را
که دوست داشتنت را از من بگیرد!